معنی اغاز فصل بهار

حل جدول

اغاز فصل بهار

نوبهار


فصل بهار

ابسال

ربیع

آبسال


بیماری فصل بهار

اوریون


آغاز فصل بهار

نوبهار


بهار

فصل طبیعت

فارسی به عربی

فصل بهار

موسم الربیع


اغاز فصل جدید

عهد


اغاز

استهلال، بدء، بدایه، تالیف، فجر، مهرب، ولاده

لغت نامه دهخدا

اغاز

اغاز. [اَ] (اِ) قصد و اراده. || صدا وندا. || ابتدای هر کار و آغاز. (ناظم الاطباء) (آنندراج) (برهان). مخفف آغاز. (فرهنگ نظام).

گویش مازندرانی

بهار

شکوفه ی مرکبات، فصل بهار

فارسی به آلمانی

اغاز

Rist (m), Spann (m)

فرهنگ معین

بهار

دادن (~. دَ) (مص ل.) در فصل بهار، با لشکر در جایی اقامت کردن.

فرهنگ فارسی هوشیار

فصل

بخشی از کتاب یا رساله و معمولاً فصل را از باب کوچکتر گیرند، یک قسمت از چهار قسمت سال که بهار و تابستان و پائیز و زمستان است گویند

معادل ابجد

اغاز فصل بهار

1417

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری